همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
فکر کردی که نمانده دل و... دلسوزی نیست؟
یا در این قوم به جز دغدغهٔ روزی نیست؟
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر