این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟