میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
حملههای موج دیدم، لشکرت آمد به یادم
کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم
معشوق علیاکبری میطلبد
گاهی بدن و گاه سری میطلبد