و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
به نام آنکه مستغنیست بالذّات
«بَدیعُ الاَرض» و «خلّاقُ السماوات»
این چندمین نامهست بابا مینویسم؟
هر چند یادت نیست امّا مینویسم
قد قامت تو کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
معشوق علیاکبری میطلبد
گاهی بدن و گاه سری میطلبد