امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا