شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
دلم امسال سامرّایی است و عید غمگین است
میان سفره «سامرّا» نماد هفتمین سین است
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
گرچه تا غارت این باغ نماندهست بسی
بوی گل میرسد از خیمۀ خاموش کسی
تو را در کجا، در کجا دیده بودم؟
تو را شاید آن دورها دیده بودم...
میخواست که او برهنهپا برگردد
شرمنده، شکسته، بیصدا برگردد