شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
گرچه تا غارت این باغ نماندهست بسی
بوی گل میرسد از خیمۀ خاموش کسی
تو را در کجا، در کجا دیده بودم؟
تو را شاید آن دورها دیده بودم...
میخواست که او برهنهپا برگردد
شرمنده، شکسته، بیصدا برگردد