میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
ما دامن خار و خس نخواهیم گرفت
پاداش عمل ز کس نخواهیم گرفت