خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
اَلسَّلام ای سایهات خورشید ربّ العالمین
آسمانِ عزّ و تمکین، آفتاب داد و دین
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم