به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم
به باران زلال چشمهایم اقتدا کردم
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را