امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است