این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد
خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید