شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
به روزگار سیاهی که شب حصار نداشت
جهان جزیرۀ سبزی در اختیار نداشت
ای عشق! ای پدیدۀ صنع خدا! علی!
ای دست پرصلابت خیبرگشا! علی!
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست