تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!
رفتم من و، هوای تو از سر نمیرود
داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمیرود
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست