چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست