سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
ای لوای تو برافراشته بر قلّۀ نور
کرده نور رُخَت از پردۀ ابهام، عبور
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
تشنهٔ عشقیم، آری، تشنه هم سر میدهیم
آبرویی قدر خون خود، به خنجر میدهیم
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
به میدان میبرم از شوق سربازی، سر خود را
تو هم آماده کن ای عشق! کمکم خنجر خود را