غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
داستانهایی که از شام خراب آوردهام
عالمی از صبر خود در اضطراب آوردهام
مرد آزاده حسین است که بود این هدفش
که شود کشته ولی زنده بماند شرفش