از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را