گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را