ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم
به غیر دربهدریها پناهگاه ندارم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید