ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
لب خشک و داغی که در سینه دارم
سبب شد که گودال یادم بیاید
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام