پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
تن خاكی چه تصور ز دل و جان دارد؟
مگر این راه پر از حادثه پایان دارد؟
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
آن شب میان هالهای از ابر و دود رفت
روشنترین ستارهٔ صبح وجود رفت