پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
تو کیستی که ز دستت بهار میریزد
بهار در قدمت برگ و بار میریزد
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد