پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده