ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
عمریست انتظار تو ای ماه میکشم
در انتظار مهر رخت آه میکشم
صبحی دگر میآید ای شب زندهداران
از قلههای پر غبار روزگاران
ما را دلیست چون تن لرزان بیدها
ای سرو قد! بیا و بیاور نویدها
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
یکی از همین روزها، ناگهان
تو میآیی از نور، از آسمان