سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
قندیل و شمعدان و چراغان
آیینه و بلور و کبوتر
اهل دل را شد نصیب از لطف جانان، اعتکاف
فیض حق باشد برای هر مسلمان، اعتکاف
کوه آهسته گام برمیداشت
پیکر آفتاب بر دوشش
جاده ماندهست و من و اين سر باقى مانده
رمقی نيست در اين پيکر باقى مانده
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود