در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد
یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بیکران دارد
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
اهل دل را شد نصیب از لطف جانان، اعتکاف
فیض حق باشد برای هر مسلمان، اعتکاف
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است