ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
بُرونِ در بنه اینجا هوای دنیا را
درآ به محفل و برگیر زاد عقبا را
حشمت از سلطان و راحت از فقیر بینواست
چتر از طاووس، لیک اوج سعادت از هُماست
هر که راهی در حریم خلوت اسرار داشت
دل برید از ماسوا، سر در کمندِ یار داشت
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
اهل دل را شد نصیب از لطف جانان، اعتکاف
فیض حق باشد برای هر مسلمان، اعتکاف
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است