وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو