چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست