ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم