وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
این آفتاب مشرقی بیکسوف را
ای ماه! سجده آر و بسوزان خسوف را
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما