رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن