آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود
در کوچهای نشست که سر منزل تو بود
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
ای همه جا یار رسولِ خدا
محرم اسرار رسولِ خدا
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
مردی که دلش به وسعت دریا بود
مظلومتر از امام عاشورا بود
خزان نبیند بهار عمری که چون تو سروی به خانه دارد
غمین نگردد دلی که آن دل طراوتی جاودانه دارد
چشمت به پرندهها بهاری بخشید
شورِ دل تازهای، قراری بخشید