کجاست زندهدلی، کاملی، مسیحدمی
که فیض صحبتش از دل بَرَد غبارِ غمی
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
دل به دریا زد و دل از او کند
گرچه این عشق شعلهور شده بود