سرچشمۀ فیض، روح ربانی تو
دریای فتوت، دل طوفانی تو
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
صبحی دگر میآید ای شب زندهداران
از قلههای پر غبار روزگاران
کس چون تو طریق پاکبازی نگرفت
با زخم نشان سرفرازی نگرفت
شوریده سری که شرح ایمان میکرد
هفتاد و دو فصلِ سرخ عنوان میکرد
عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب، خدا خدا! بایدمان