میخواستم بیای با گلای انار
برات کوچهها رو چراغون کنم
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
بار بربندید آهنگ سفر دارد حسین
نیّت رفتن در آغوش خطر دارد حسین
سلام ای طبیب طبیبان سلام
سلام ای غریب غریبان سلام
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
برپا شدهست در دل من خیمهٔ غمی
جانم! چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی!
دور تا دور حوض خانهٔ ما
پوکههای گلوله گل دادهست
چکیدۀ گل رخسار مصطفی زهراست
عصارۀ نفحات خوش خدا زهراست