عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت