رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی