بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست