بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
بوی خداست میوزد از جانبِ یمن
از یُمنِ عشق رایحهاش میرسد به من
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند