یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
روز، روز نیزه و شمشیر بود
ظهر داغ خون و تیغ و تیر بود
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی