رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم