تن خاكی چه تصور ز دل و جان دارد؟
مگر این راه پر از حادثه پایان دارد؟
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
آن شب میان هالهای از ابر و دود رفت
روشنترین ستارهٔ صبح وجود رفت