ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام