یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم