سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را