به همین زودی از این دشت سپیدار بروید
یا لثارات حسین از لب نیزار بروید
سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است
عمار نیست، مالک اشتر نمانده است
با خودش میبرد این قافله را سر به کجاها
و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
هر سو شعاع گنبد ماه تمام توست
در کوه و در درخت، شکوه قیام توست