وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
تن خاكی چه تصور ز دل و جان دارد؟
مگر این راه پر از حادثه پایان دارد؟
آن شب میان هالهای از ابر و دود رفت
روشنترین ستارهٔ صبح وجود رفت