آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود